پنجره چشمات


اوای عشق

اوای عشق

پنجره را باز میکنم

میترسم بمیرم و نتوانم تو را در آغوش بگیرم


طلوع را میبینم و غروب غمها را فراموش میکنم
از اینکه در قلبم هستی و عشق منی افتخار میکنم
دلم برایت تنگ شده عزیزم ، این را اعتراف میکنم
نگذار که با حسرت یک لحظه گرفتن دستهایت بمیرم.
میترسم بمیرم و نتوانم به تو ثابت کنم که عاشقت هستم ،
میترسم روزی بیایی و بگویی که من لایقت نیستم.

این هوا ، هوای دلگیریست ، فصل قلبم پاییزیست

.
آسمان قلبم ابریست ، دلم گرفته ، این چه دردیست.

 


عم به استقبال آمدنم نشسته ، قایق امیدم به گل نشسته ،
تمام درهای قلبت به رویم بسته ،
مرا تنها نگذار ، به خدا دلم گرفته
بشنو دردهای مرا بغض گلویم را گرفته ...

 


به یادت هست فریاد دوستت دارم را
به یادت هست از اول کوچه دویدن، به شوق در آغوش کشیدن من را
میگفتی میخواهم دنیا نباشد اما مرا داشته باشی
یک لحظه نیز نیامده که بدون من نفس کشیده باشی
حالا من هستم و نگاهی خسته ، به چه کسی بگویم دردهای این دل شکسته
به خدا تو حال مرا نداری، تو جای من نیستی و قلب شکسته در سینه نداری

 

بگذار اشک بریزم نگو طاقت دیدن اشکهایم را نداری ،


این خزان با تو بهاری شده ، دلم برایت تنگ شده ،
در کنار تو بودن تنها آرزویم شده ، نامت ورد زبانم شده ،
عشق تو بهانه ای برای بودنم شده ، رفتنت کابوس هر شبم شده .

 


یادش بخیر زمانی که عشق بود و عاشقی
مجنون جان میداد برای لیلی.
یادش بخیر زمانی که وفا بود و صداقت
دلتنگی و انتظار نیز که جای خودش بود ، بماند...
سکوت سهم این لحظه عاشقانه ،
در قلبم فریاد میزنم عشق من دوستت دارم صادقانه


برو که ارزش من بالاتر از تو است ،
تمام غصه های دلم از عذاب لحظه های با تو بودن است.
ای دنیا لحظه ای سکوت کن که من فریادی در سینه دارم
(
دوستت دارم عشق من )

 

تو را میخواهم ، به تو نیاز دارم ،

 

من و تو در کنار هم ، تو در آغوش منی و من غرق در احساساتم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 25 شهريور 1390برچسب:,ساعت21:52توسط سما | |